توضیحات
کتاب «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» نوشتهی بیژن نجدی است. این اثر یکی از برجستهترین آثار «نجدی» پس از انقلاب است که در زمان حیاتش منتشر شد و چنان بر ادبیات معاصر تاثیرگذار بود که گویی همین یک اثر از نجدی منتشرشده است. این کتاب مجموعهای از ده داستان کوتاه با نامهای: «سپرده به زمین»، «استخری پر از کابوس»، «روز اسب ریزی»، «تاریکی در پوتین»، «شب سهراب کشان»، «چشمهای دکمهای من»، «مرا بفرستید به تونل»، «خاطرات پارهپاره من»، «سهشنبه خیس»، «گیاهی در قرنطینه» از بیژن نجدی است. او یکی از پیشگامان داستاننویسی پستمدرن در ایران است. این کتاب نامش برگرفته از مطالب داخل کتاب و از وصیت شاعرانهی نویسنده است. در قسمتی از متن کتاب میخوانید: «طاهر آوازش را در حمام تمام کرد و به صدای آب گوش داد. آب را نگاه کرد که از پوست آویزان بازوهای لاغرش با دانههای تند پایین میرفت. بوی صابون از موهایش میریخت. هوای مه شدهای دور سر پیرمرد میپیچید. آب طاهر را بغل کرده بود. وقتی حوله را روی سرشانههایش انداخت احساس کرد کمی از پیری تنش به آن حوله بلند و سرخ چسبیده است و واریس پاهایش اصلا درد نمیکند…» این کتاب را انتشارات مرکز منتشر کرده است.