توضیحات
مردی موسوم به کلود ولگرد میباشد که کارگر فقیری است و در پاریس زندگی میکند. زن جوانی که معشوقه او است و طفل کوچکی نیز دارد با وی به سر میبرد. کلود کارگری لایق و قابل و باهوش است. از طرفی، بر اثر تربیت غلط اجتماعی، فاسد مهمل شده و از طرف دیگر طبیعت همه گونه استعداد و جوهر ذاتی در وجود وی به ودیعه نهاده…
شما هر نامی که به حکومت بدهید، اعم از جمهوری یا مشروطه یا حکومت مطلقه مختارید، ولی بدانید که اصل این است که ملت رنج میکشند و جز این موضوعی مطرح نیست. ملت گرسنه است، ملت با سرما دست به گریبان است، فقر و مسکنت مردان را به جنایت و زنان را به فحشا سوق میدهد. شما به ملتی که پسران رشیدش را زندان میگیرد و دختران فقیرش را روسپیخانهها میرباید رحم کنید. در کشور شما زندانیان محکوم به کار اجباری و زنان هرجایی بسیارند. وجود این دو سرطان در بدن مملکت چه معنی دارد؟ معنی آن این نیست که در پیکر اجتماع عیبی وجود دارد و در خون او مرضی راه یافته است.