توضیحات
ویکتور هوگو، نویسنده بزرگ و نامآور، پس از پایان رمان «بینوایان» به اطرافیان خود گفته بود که طرحی برای نوشتن رمانی درباره انقلاب در ذهن و خیال خود دارد، و این طرح ده سال بعد، در سال ۱۸۸۴ به صورت رمان «نود وسه» درآمد، که آخرین رمان او بود. هرچند که ردپای انقلاب کبیر فرانسه را در بسیاری از نوشتهها و اشعار هوگو میتوان یافت، اما رمان «نود وسه»، از این نظر درخشندگی بیشتری دارد.
هوگو در طی این ده سال اسناد و مدارک بسیاری از وقایع سال ۱۷۹۳ و جنگ و خونریزیهای آن زمان گرد آورده بود، و از پدرش و از بازماندگان دیگر آن جنگها داستانهای بسیاری شنیده بود، و با جزئیات حوادث صحنههای نبرد آشنایی داشت، با این وصف، در رمان خود وقایع را آنطور که دلخواه او بود و با ظرافت و مهارتهای هنرمندانه بازسازی میکند.
در رمان «نود و سه» سه مرد با سه نوع خلق و خو و طرز تفکر رو در رو یا در کنار همدیگر قرار میگیرند؛ اول، مارکی دو لانتوناک، که از بزرگان و اشراف است و قصد دارد حکومت جمهوری را براندازد و کشور را به دوران گذشته بازگرداند. دوم، گُوون، نوه برادر مارکی دو لانتوناک.