توضیحات
در یک نگاه کلی، سیر رمانتسیم در ایران (از طلیعهی مشروطه تا دهه بیست) را میتوان به سه دورهی کوچکتر تقسیم کرد: دورهی اول: عصر مشروطه (از آغاز تا حدود سال 1300)؛ عصر رضاشاه (از حدود 1320-1300)؛ و دههی بیست و سی. در میان دورههای سهگانهی رمانتیسم در ادبیات جدید فارسی، رمانتسیم دورهی اول (عصر مشروطه) از جنبههای مختلف، شاخصتر و اصیلتر و در عین حال غیراحساسیتر از دورههای بعد است. رمانتیسم این دوران چون تا حدود زیادی از دل تحولات ادبی و اجتماعی عصر مشروطه برآمده است، طبیعیتر، خودجوشتر و سالمتر است. رمانتیسم این دوره اساسا رمانتیسمی اجتماعی است. عمدهترین نمودهای این جنبهی اجتماعی را در پدیدههایی از این دست میتوان مشاهده کرد: دلبستگی آرمانی به انقلاب و آزادی؛ همدردی با محرومان و رنجهایشان؛ امید به آیندهی آرمانی؛ میهندوستی و توجه به شکوه از دست رفتهی ایرانیان. گرایشهای رمانتیک دورهی دوم فاقد یکپارچگی و وحدت نسبی رمانتسیم عصر مشروطه است. در این دوره دست کم سه گرایش عمده قابل مشاهده است: رمانتیسم طبیعتگرا (که نیمای طبیعتگرا، خلاقترین چهرهی این گرایش به حساب میآید)؛ رمانتیسم ناسیونالیستی؛ و رمانتیسم احساساتی و اخلاقگرا که حجازی برجستهترین چهرهی این گرایش است. در این دوره جریان رمانتیک، رگهی شاخصتر ادبیات عصر را تا حدود سالهای 1310 شکل میدهد و پس از آن نیز (در دورهی سوم) در میان آثار بسیاری از شاعران و نویسندگان، به خصوص در آثار ادبی عامهپسند، همچنان حضور خود را حفظ میکند. اثر حاضر به سیر رمانتیسم در ایران (از دورهی مشروطه تا نیما) با نگاهی بر چهرههای شاخص این مکتب و آثار هریک از آنها اختصاص یافته است.