کتاب بازش کن

توضیحات

نمی‌دونم چرا این کتاب رو می‌خونید.
شاید در فرودگاه منتظرید، و جلد کتاب توجهتون رو جلب کرده. دارید این کتاب رو ورق می‌زنید و نمی‌دونید که برش دارید یا نه. یا شاید یکی از دوستاتون این کتاب رو بهتون داده. شاید یکی از طرفدارای من در رسانه اجتماعی هستید و می‌دونید که من کیم.
نه. من واقعا نمی‌دونم که چرا دارید این کتاب رو می‌خونید. ولی تنها چیزی که می‌دونم اینه که اگه دارید این کتاب رو می‌خونید، به دنبال بیشترید.
ببینید، افراد زیادی نمی‌خوان زندگیشون رو به هیچ طریقی ارتقاء بدن. اغلب اوقات، این افراد حس می‌کنن که گیر افتادن، انگار که قدرت اعمال تغییرو ندارن، و برای همین زندگی رو همونجوری که هست می‌پذیرن.
ولی شما فرق دارید.
شما چیز دیگه‌ای رو باور دارید. شما معتقدید که تمایل دارید به ایجاد تغییر، معتقدید که توانایی موفق شدن رو دارید، و این که می‌تونید نسخه بهتری از خودتون باشید.
شما معتقدید که توانایی رقم زدن سرنوشتتون رو دارید.
حالا ممکنه کتاب های متفاوت زیادی رو درباره موفقیت، ارتقاء خود، ثروت و تجارت خونده باشید. این کتاب شاید اولین “نمایش توسعه فردیتون” نباشه. علی رغم این که چیزای زیادی رو از کتابای مختلفی یاد گرفتید و اون کتابا چیزای زیادی رو به شما یاد دادن، بذارید ازتون یه سوال بپرسم.
آیا در اعماقتون حس می‌کنید که هنوز یه قسمتی سر جاش نیست؟ انگار که دارید یه پازل رو درست می‌کنید، و بعضی از قسمت‌هارو دارید اما تصویر کلی رو هرگز ندیدید؟
شما دارید دنبال اون ارتباط گم شده می‌گردید. شما دنبال اون اطلاعاتی هستید که همه نقاط رو به همدیگه متصل می‌کنه. شما دنبال اون کلیدی هستید که هر در دیگه‌ای رو برای شما باز می‌کنه.
اگر که چنین فردی هستید، هدف من دادن این کلید به شماست.
امیدوارم که این کتاب نه تنها یه دیدگاه جدید رو بهتون بده، بلکه مهمتر این که یه نقشه راه رو بهتون بده تا هر چیزی رو که در گذشته یاد گرفتید به کار بگیرید و نکاتی رو که یاد گرفتید به شیوه‌ای واضح و مختصر به همدیگه متصل کنید.
اگه دارید این کتاب رو می‌خونید، احتمالش هست که چیزی که می‌خوام بهتون بگم مطلب جدیدی نباشه.
من ادعا نمی‌کنم که یه ابر متفکر مبتکر هستم. حقیقت اینه که من فکر می‌کنم درباره ابتکار شدیدا اغراق شده. شما همیشه می‌تونید یه فرد پیشگام رو تشخیص بدید، وقتی که این فرد در حالی که دسته تیرهاش رو روی کمرش گذاشته، روی زمین دراز کشیده.
نه من یه متفکر مبتکر نیستم. من یه کارآفرینم. من یه ترکیب کننده هستم. من ایده‌هارو می‌گیرم، بهترشون می‌کنم، و بعد بهتر از بقیه پیادشون می‌کنم.

چیزی رو که مفیده جذب کنید، چیزی رو که مفید نیست کنار بذارید، و چیزی رو که خاص خودتونه اضافه کنید
بروس لی

بیشتر کتابا بهتون میگن که این کارو بکنید و اون کارو نکنید؛ این کارو نکنید، به جاش اون کارو بکنید. من اینجا نیستم که چنین کاری رو انجام بدم. این کتاب اینجاست تا یه دیدگاه جدید رو باهاتون به اشتراک بذاره، و همچنین سیستمی رو باهاتون به اشتراک بذاره که بهتون نشون میده چطور متفاوت فکر کنید.
چالش من به عنوان یه تعلیم دهنده تغییر دادن شیوه تفکر شماست. تغییر دادن نحوه تفکرتون روش انجام دادن کاراتون رو تغییر میده. قسمت هیجان انگیزش برای من اینه که شیوه‌ای که شما کاراتون رو انجام می‌دید به طور اجتناب ناپذیری وادارتون می‌کنه که نتایج متفاوتی رو ایجاد کنید.
حالا یه سری اطلاعات هست که من با شما به اشتراک می‌ذارمشون و شما شاید باهاشون موافق باشید و شایدم نباشید. هیچ ایرادی نداره، هر چیزی که من یادتون میدم برمبنای تجربه منه، بنابراین این آموزه‌ها درست نیستند، غلط هم نیستند. صرفا تجربه‌های من هستند.
همه کاری که می‌تونم انجام بدم و چیزی که می‌تونم در اختیارتون بذارم، از تجارب من نشات می‌گیرن.
من ازتون می‌خوام این کتاب رو جوری بخونید که انگار در یه کافه نشستید و دارید یه کتاب می‌خونید. چیزی که به نظرتون مفید میاد ازش استخراج کنید و به کار بگیرید. اگر که این روال جواب داد که عالیه کتاب رو نگه دارید. اگر جواب ندارد، بازم مشکلی نیست، این کتاب رو بذارید کنار. هیچ احساسات تعصبی و سختی نداشته باشید. من معتقدم که همه ما باید اینجوری یاد بگیریم.